همه انسان ها با رفتارها و عقایدی که از کودکی در درون آنها شکل گرفته است درحال زندگی هستند برخی از این عقاید و رفتارها، باورهای غلطی هستند که باعث بروز برخی از مشکلات میشوند؛ به این باورهای عمیقی که در سال های زندگی در افراد شکل میگیرد و در وجود آنها نهادینه میشود تله های شخصیتی گفته می شود.
[/box]تله های شخصیتی یا تله های زندگی ماهیت آسیب رسان دارند و میتوانند مانع پیشرفت فرد شود. یکی از این تله های شخصیتی، تله وابستگی است. افرادی که دچار تله شخصیتی وابستگی میشوند خود را افرادی کودک وار و درمانده نشان میدهند که احساس میکنند توانایی مراقبت از خودشان را ندارند و در مقابل مشکلات بی کفایت هستند.
این افراد به تصمیم های زندگی خود اعتماد ندارند و نمیتوانند کارهای جدید را خودشان به تنهایی انجام دهند؛ بلکه معتقدند همیشه به کسی نیاز دارند که به آنها راه را نشان دهد و به همین دلیل به افراد وابسته می شوند. ایده اصلی افراد وابسته این است که «من بی کفایتم، پس باید به دیگران وابسته شوم».
علائم تله شخصیتی وابستگی
کمک خواستن از دیگران، پرس و جوی مداوم برای انجام کارهای جدید، ناتوانی در کار سفر کردن و مدیریت مالی، کنار گذاشتن کارها، خودداری از پذیرش مسئولیت های اضافی برخی از مهمترین علامتهای افرادی است که دچار تله شخصیتی وابستگی شدهاند.
این افراد در مواجهه با حوادث غیرمترقبهای که پیش میآید ممکن است ندانند که چگونه با آن کنار بیایند، نمیتوانند خودشان مشکلاتشان را حل کنند به همین دلیل به افرادی نیاز دارند که هم به آن ها راه حلی برای حل مشکل ارائه دهد.
این ویژگی، افسردگی اضطراب و اجتناب های هراس گونه را در آنها ایجاد می کند اگر چه کارهای خودشان را بهتنهایی انجام میدهند، اما اضطراب زیادی را تحمل میکنند و در موقعیتهایی که وابستگی یک پدیده طبیعی است تلاش میکنند به دیگران وابسته نشود.
روش درمان تله وابستگی
افراد مبتلا به تله وابستگی معمولاً این برای رسیدن به استقلال، به مشاور مراجعه نمیکنند بلکه به دنبال راهکارهای هستند تا علائم اضطراب یا مشکلات جسمی ناشی از اضطرابشان را کاهش دهند. هدف اصلی این بیماران معمولاً رفع سریع علائم است و تمایلی ندارند تا احساس اصلی خود را در مورد وابستگی تغییر دهند.
حتی در هنگام مراجعه به درمانگر یکی از خطرات بزرگ این است که ممکن است به فرد درمانگر وابسته شوند اگرچه وابستگی به درمانگر تو مقدار کمی مناسب است اما این درمانگر باید متوجه این موضوع باشد که ممکن است فرد او را به جای والدین خود تصور کند و به او وابسته شود.
آموزش این افراد کمک میکند که متوجه شود چرا و چگونه به عزیزانش چسبیده است و تلاش میکند تا رها شدن از بند های وابستگی را به او بیاموزد که فرد در طول درمان یاد میگیرد که وقتی تنها باشد احساس خوشبختی میکند و میتواند بدون حضور افراد دیگر نیز به چیزهایی که در زندگی برای وی مهم است ادامه دهد.